لاک غلط گیر را برمی دارم و “تو” را از تمام خاطراتم پاک می کنم …

“تــــــــــــو” غلط اضافیِ زندگیم بودی …

 اهای اقا پسری که از ما سرتری! فصل بهار نزدیکه. مواظب گلم باش!

 گاهے دلم بے هوا ، هوایت را مے کند . . . هواے تو ، تویے کہ هیچ وقت هوایم را نداشتے !

 چقدر سخته دلت تنگ بشه واسه كسي كه ميدوني ارزششو نداره.قلبت بتپه واسه كسيكه ميدوني دوستت نداره.همش يادش باشي وبدوني يادت نيست.اي كاش دل وعقل باهم اشتي ميكردن!

 خداجون خوشبحالت همه جا هستی ماکه هرجا هستیم دلمون واسه یجای دیگه تنگه......

 ازم میپرسی کجام؟؟؟ هه تو ک باید خوب بدونی..... جدا نمیدونی؟؟؟؟ باشه بشین تا واست بگم از کجام.... من تو همون دنیایی ام که تو با رفتنت برام

ساختی هه خیلی وقته اونجام خیلی جای خوبیه ب هرچی ک نگاه میکنم میخندم .... به اطرافیانم ،به دوستام، به تو ،به اونی که باهاته، به خاطرات، به ....

بیخیال فقط نمیدونم چرا ب خودم ک نگاه میکنم اشکم در میاد ! خیلی جای خوبیه فقط اگه خودم رو از توش حذف کنم دیگه هیچ غمی توش نیس..

 خیلی سخته طرفت حرفاش بوی ماندن بده ولی ناگهان ببینی ازت فاصله ای گرفته آنورش نا پیدا...

 هنوزم یه وقتایی دل تنگشی میری عطرشو گاهی بو میکشی به قدری شکستی که حس میکنی همین روزا از غضه دیوونه شی

 "دلم" تنگ شده... واسه روزهايى كه "دلم" براي چيزي تنگ نمي شد...

 کاش معنای هر لحظه دوست داشتن و هر لحظه دلتنگی مرا میفهمیدی! نمیدانم با این همه دلتنگی تو چه کنم؟!؟!

 دلی دارم که ازتنگی دراوجزغم نمی گنجد،غمی دارم ز دلتنگی که درعالم نمی گنجد...

 دلم آغوش آن نامحرمی را می خواهد که محرم بودنش را خودم میدانم و دلم............

 بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی... دلت بگیره ودلگیر نباشی... شاکی بشی و شکایت نکنی... گریه کنی اما نذاری گریه هات پیدا بشن... خیلی چیزهارو ببینی اما ندیده بگیری... خیلی ها دلتو بشکونن وتو فقط سکوت

 من... کمی خسته... کمی دلگیر من... بیخیال خیلی وقت است "من" دیگر مهم نیست... تو چه میکنی با "او" او که خیلی راحت جایم را گرفت...

 خــَنده ام میگــیرد وقـتی پـس از مــُدت هآ بی خــبری... بی آنکه یک بــآر سـراغی از مـَن بگیـــری، میگـویی:دلـَم بـرات تنـگ شـُده یـآ مـَرا به بــآزی گــرفته ایــ یـآ معـنی دلتــَنگی را نمیفـَهمی... دلتــَنگی ات ارزانــی خودَتــــ

 حرف های دلم را هرگز کسی نمیفهمد ، فقط روزی مورچه ها خواهند فهمید ! روزی که در زیر خاک گلویم را به تاراج میبرند …

 غصه دیوانه ام کرد.....وقتی تورادست به سینه دیدم!!!!من تمام راه رابرای اغوشت دویده بودم....

 خدایا همیشه دلتنگشم اما یه وقتایی پیش خودم میگم "دیگه نمیخوام ببینمش" میدونی چرا؟ چون نگاههای سردش سوزاننده تر از جهنم نبودنشه...

 خدایا همیشه دلتنگشم اما یه وقتایی پیش خودم میگم "دیگه نمیخوام ببینمش" میدونی چرا؟ چون نگاههای سردش سوزاننده تر از جهنم نبودنشه...